عسیس مامان

جیگر مامان الهی فدات شمممممم .......... روز به روز داری با نمک تر و تو دل برو تر میشی .... الان که دارم مینویسم شما خواب هستی ساعتم 5/30 بعد از ظهر هستش ........ گفته بودم تب کردی چند روزی بعدش که تبت قطع شد بدنت تماما دون دون شد بردیم دکتر و دکی گفت حدسی که زدین درسته سرخجه گرفته ( قبل از اینکه ببریمت مامان مریم گفت ممکنه سرخک باشه ) چند روزی هم طول کشید تا دون دونات بره ........ خداروشکر الان خوب خوب شدی ......... انشالله همیشه سلامتیتو ببینم ......... الان دیگه کلماتی بیشتری رو میگی ..... مثلا وقتی یه چیزی از دستت میفته یا از بلندی به زمین چیزی میفته میگی اتاد ...... هر چی که باب میلت نباشه میگی نهههههه و سرتو به صورت تایید هم از بالا به پایین میاری ( برعکس انجام میدی باید از پایین به بالا ببری که بشه نه ) وقتی چیزی هم میخوای گاهی میگی ب یعنی بله گاهی هم سرتو تند تند تکون میدی به صورت بله ..... هر چیز نوشیدنی هم میگی ابه چای دوغ دلستر و اب همش از نظر شما ابه هستش .......... به عزیز هم میگی عسیس ...... یادت گرفتی که دماغ ادمو بگیری و ما هم حرف بزنیم تا صحبت کردنمون تو دماغی بشه و شما لذت ببری ........ الان دیگه میتونی منظورتو تا 80 درصد به ادم بفهمونی که چی میگی و چی میخوای ....... لحظه لحظه های با تو بودن قشنگترین زمان زندگی منه ....... خدا تو برامن حفظ کنه